طعم گیلاس سکانسی دیدنی، طریف و البته ساده دارد. پیرمردی که از سختی های زندگی و تجربه تصمیم به خودکشی کردن می گوید. وقتی بالای درخت میرود تا طناب دار را جا بیندازد، طعم توت های سفید و شیرین، منظره طلوع خورشید و در نهایت بچه هایی که درخواست توت خوردن دارند، به قول خودش "فکرش را عوض می کنند"، حالش را و تصمیمش را.

هر چه می گذرد، سهل ممتنع و البته کارگشا بودن این گزاره برای فهم معنای یک زندگی پرمشغله بیشتر آشکار می شود. یعنی گاهی می اندیشم چه دوندگی ها و دغدغه های بیهوده ای که تنها با تغییر فکری ساده رنگ می بازند؛ تغییر حالتی درونی که شکل دیگری به مسائل می دهد. بقول بازیگر، مشکلات همه سرجای خودشان هستند، اما به نوعی انگار من آدم دیگری می شوم.

سازوکار تغییر فکر یا تغییر نگرش، هر چه می خواهد باشد، با هر نوع جهان بینی و نگاه به دنیا، لااقل یک نیاز مشترک است. نیاز انسانهایی که در عین داشتن زیست جهان های متفاوت، گاه راه حلهایی یکسان به دادشان می رسد. یک باره می بینند انسانی با فکری متفاوت شدن، فهم مسائل را هم تغییر میدهد و راه حلی فکرناشده پیش پای آدم می گذارد

تغییر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سیاست روز هر چی که بخوای پایگاه اطلاع رسانی سپهر زارع دانستنی های روز آموزشگاه آرایشگری سمر یگانه دانلودستان